تشریح مدل مرجع OSI
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام بر مهدی یاران گرانقدر؛
در این بخش تصمیم دارم شرحی از مدل مرجع OSI رو براتون بازنشر کنم، امیدوارم که براتون مفید باشه.
لایه اول - فیزیکی (PHYSICAL)
لایه فیزیکی در مدل مرجع OSI به ویژگیهای سختافزاری کارت شبکه اشاره و تعیین میکند که اطلاعات چگونه دریافت و ارسال شوند.
لایه دوم - پیوند داده (DATA LINK)
لایه پیوند به خودی خود به دو زیر لایه به نامهای MAC که مخفف Media Access Control و LLC که مخفف Logical Link Control هستش تقسیم میشود.
زیر لایه MAC همانطوری که از نامش پیداست شناسه سختافزاری کامپیوتر که در واقع همان آدرس MAC کارت شبکه است را به شبکه معرفی میکند. آدرس MAC آدرس سختافزاری است که در هنگام ساخت کارت شبکه از طرف شرکت سازنده بر روی کارت شبکه قرار داده میشود و در حقیقت Hard Code میشود. این در حقیقت مهمترین فاکتوری است در آدرس دهی که کامپیوتری از طریق آن بستههای اطلاعاتی را دریافت و ارسال میکند.
زیر لایه LLC وظیفه کنترل Frame Synchronization یا یکپارچه سازی فریمها و همچنین خطایابی در لایه دوم را بر عهده دارد.
لایه سوم - شبکه (NETWORK)
وظیفه لایه شبکه این است که چگونگی رسیدن دادهها به مقصد را تعیین کند. این لایه وظایفی از قبیل آدرس دهی، مسیریابی و پروتکلهای منطقی را عهدهدار است. لایه شبکه مسیرهای منطقی یا Logical Path بین مبدأ و مقصد ایجاد میکند که به اصطلاح مدارهای مجازی یا Virtual Circuits نامگذاری میشوند، این مدارها باعث میشوند که هر بسته اطلاعاتی بتواند راهی برای رسیدن به مقصدش پیدا کند. لایه شبکه همچنین وظیفه مدیریت خطا در لایه خود، ترتیب دهی بستههای اطلاعاتی و کنترل ازدحام را نیز بر عهده دارد. ترتیب بستههای اطلاعاتی بسیار مهم است زیرا هر پروتکلی برای خود یک حداکثر اندازه بسته اطلاعاتی تعریف کرده است. برخی اوقات پیش میآید که بستههای اطلاعاتی از این حجم تعریف شده بیشتر میشوند و به ناچار اینگونه بستههای به بستههای کوچکتری تقسیم میشوند و برای هر کدام از این بستههای اطلاعاتی یک نوبت یا Sequence داده میشود که معلوم شود کدام بسته اول است و کدام بسته دوم و … به این عدد به اصطلاح Sequence Number هم گفته میشود.
وقتی بستههای اطلاعاتی در مقصد دریافت شدند، در لایه شبکه این Sequence Number ها چک میشود و به وسیله همین Sequence Number است که اطلاعات به حالت اولیه بازمیگردند و تبدیل به اطلاعات اولیه میشوند. در صورتیکه یکی از این بستههای به درستی دریافت نشود در همان لایه شبکه از طریق چک کردن این عدد مشخص میشود که کدام بسته اطلاعاتی دریافت نشده است و طبیعتاً مجددا در خواست داده میشود.
لایه چهارم - انتقال (TRANSPORT)
لایه انتقال وظیفه نگهداری و کنترل ریزش اطلاعات یا Flow Control را بر عهده دارد. همانطور که میدانید سیستم عامل ویندوز به شما این اجازه را میدهد که همزمان از چندین نرمافزار استفاده کنید. خوب همین کار در شبکه نیز ممکن است رخ بدهد، چندین نرمافزار بر روی سیستم عامل تصمیم میگیرند که بصورت همزمان بر روی شبکه اطلاعات خود را منتقل کنند. لایه انتقال اطلاعات مربوط به هر نرمافزار در سیستم عامل را دریافت و آنها را در قالب یک رشته تکی درمیآورد. همچنین این لایه وظیفه کنترل خطا و همچنین تصحیح خطا در هنگام ارسال اطلاعات بر روی شبکه را نیز بر عهده دارد. بصورت خلاصه وظیفه لایه انتقال این است که از رسیدن درست اطلاعات از مبدأ به مقصد اطمینان حاصل کند، انواع پروتکلهای اتصال گرا یا Connection Oriented و غیر اتصال گرا Connection Less در این لایه فعالیت میکنند.
لایه پنجم - نشست یا جلسه (SESSION)
وقتی دادهها به شکلی قابل درک برای ارسال توسط شبکه درآمدند، ماشین ارسال کننده بایستی یک Session با ماشین مقصد ایجاد کند. منظور از Session دقیقاً شبیه ارتباطی است که از طریق تلفن انجام میشود، شما برای ارسال اطلاعات از طریق تلفن حتماً بایستی با شخص مورد نظرتان تماس برقرار کنید. اینجا زمانی است که لایه نشست وارد کار میشود، این لایه وظیفه ایجاد، مدیریت و نگهداری و در نهایت خاتمه یک Session را با کامپیوتر مقصد بر عهده دارد. نکته جالب در خصوص لایه نشست این است که بیشتر با لایه کاربرد مرتبط است تا لایه فیزیکی، شاید فکر کنید که بیشتر Sessionها بین سختافزارها و از طریق لینکهای شبکه ایجاد میشوند اما در اصل این نرمافزارهای کاربردی هستند که برای خود Session با نرمافزار مقصد ایجاد میکنند. اگر کاربری از تعدادی نرمافزار کاربردی استفاده میکند، هر کدام از این نرم افزاها به خودی خود میتوانند یک Session با نرمافزار مقصد خود برقرار کنند که هر کدام از این Sessionها برای خود یک سری منابع منحصر به فرد دارد.
لایه ششم - نمایش (Presentation)
فعالیت لایه نمایش یا Presentation تا حدی پیچیده است اما همه کارهایی که این لایه انجام میدهد را میتوان در یک جمله خلاصه کرد، لایه نمایش اطلاعات را از لایه کاربرد دریافت میکند و در قالبی درمیآورد که برای لایههای پایینتر قابل درک باشد. همچنین برعکس این عمل را نیز انجام میدهد یعنی زمانی که اطلاعاتی از لایه نشست یا Session به این لایه وارد میشود، این اطلاعات را به گونه ای تبدیل میکند که لایه کاربرد بتواند آنها را درک کرده و متوجه شود. دلیل اهمیت این لایه این است که نرمافزارها اطلاعات را به شیوهها و اشکال مختلفی نسبت به یکدیگر بر روی شبکه ارسال میکنند. برای اینکه ارتباطات در سطح شبکهها بتوانند برقرار شوند و به درستی برقرار شوند شما بایستی اطلاعات را به گونه ای ساختار دهی کنید که برای همه انواع شبکهها استاندارد و قابل فهم باشد. بطور خلاصه وظیفه اصلی این لایه قالب بندی اطلاعات یا Formatting اطلاعات است. معمولاً فعالیتهایی نظیر رمزنگاری و فشرده سازی از وظایف اصلی این لایه محسوب میشود.
لایه هفتم- کاربرد (Application)
بالاترین لایه در مدل مرجع OSI لایه کاربرد یا Application است. اولین نکته ای که در خصوص لایه کاربرد یا Application باید بدانید این است که به هیچ عنوان این لایه با نرمافزارهای کاربردی ارتباطی ندارد و صرفاً یک تشابه اسمی است. در عوض این لایه محیطی را ایجاد میکند که نرمافزارهای کاربردی بتوانند از طریق آن با شبکه ارتباط برقرار کنند. برای اینکه درک بهتری از لایه کاربرد داشته باشید فرض کنید که یک کاربر با استفاده از نرمافزار Internet Explorer قصد دارد از طریق پروتکل FTP یک فایل را در شبکه منتقل کند. در این مورد لایه کاربرد به وظیفه برقراری ارتباط با پروتکل FTP برای انتقال فایل را بر عهده دارد. این پروتکل بصورت مستقیم برای کاربران قابل دسترسی نیست، کاربر بایستی با استفاده از یک نرمافزار رابط مانند Internet Explorer برای برقراری ارتباط با پروتکل مورد نظر استفاده کند. بصورت خلاصه در تعریف کارایی این لایه میتوان گفت که این لایه رابط بین کاربر و شبکه است و تنها قسمتی از این مدل هفت لایه ای است که کاربر تا حدی میتواند با آن ارتباط برقرار کند.
[منبع : wikipedia.org]
♥اللهم عجل لولیک الفرج♥